او عاشقانه به دو فرزند شهیدش پیوست | ماجرای آسمانی شدن یک سید علوی
شهید سرافراز سیدعلی اینانلو هر گاه که بر مزار فرزندان شهیدش سیدمحمود و سیدمحمد میرسید، با ناله میگفت: من از خدا میخواهم مانند مولایم علی (ع) به شهادت برسم.
او که در ستاد پشتیبانی جنگ مسئولیت داشت، بارها پس از جمعآوری کمکهای مردمی به مناطق جنگی رفت و آنها را به رزمندگان اسلام رسانید و بدینسان بود که عشق به شهادت در جانش ریشهدارتر شد و سه سال پس از شهادت فرزندانش، عکس خود را بزرگ کرد و قاب گرفت، روی طاقچه اتاق گذاشت، حلالیت طلبید و به سوی جبهههای جنوب راهی شد.
شب آخر با خداوند راز و نیاز بسیار کرد و پس از خواندن نماز صبح گفت: «من فردا ساعت ۱۰ شهید میشوم». سپس برای چند دقیقهای استراحت کرد. وقتی بیدار شد، نورانیت عجیبی در چهرهاش آشکار بود و با شادی گفت: خواب دیدم سفرهٔ رنگینی پهن بود و همه شهدا کنار سفره نشسته بودند ولی پسرم سیدمحمد ایستاده بود و میگفت: من منتظر پدرم هستم.
او چند ساعت بعد یعنی در همان ساعت ده صبح که خود گفته بود، بر اثر بمباران دشمن بعثی به شهادت رسید و به فرزندان شهیدش پیوست و سومین شهید از خانواده اینانلو، موجب افتخار روستای یوسفآباد از توابع شهرستان ملارد شد.
انتهای پیام/